درک مفهوم رزولوشن در فوتوشاپ CS5‎‏(2)


 






 

درجه وضوح
 

رزولوشن، يکي از پر استفاده ترين مفاهيم و در عين حال ابهام برانگيزترين واژه ها در نشر روميزي است. مردم وقتي در مورد اسکنرها و چاپ گرها، تصاوير و صفحات نمايش، halftones و هر چيز ديگري که بتوانند روي آن دست بگذارند، صحبت مي کنند، از اين واژه ها استفاده نموده و بعد تعجب مي کنند که چرا سردر گم شده اند.
همان گونه که قبلاً نيز اشاره کرديم، يک image در وضعيت کاملاً ديجيتال، فاقد اندازه فيزيکي بوده و فقط متشکل از تعدادي پيکسل است که مي توانند هر سايزي که شما اراده کنيد، داشته باشند. بنابراين، هر گاه که شما يک بعد مرئي به يک تصوير مي دهيد، چه بر روي صفحه نمايش و چه به شکل چاپ شده، خصلت بعد فيزيکي و در نتيجه رزولوشن را به آن اعطاء مي کنيد.
رزولوشن يک تصوير عبارت است از تعداد پيکسل هاي موجود در يک واحد اندازه گيري ( معمولاً تعداد پيکسل هاي موجود در هر اينچ (ppi) يا در هر سانتيمتر (ppcm).
اگر تصوير شما داراي رزولوشن 72 پيکسل بر اينچ باشد و عرض تصوير نيز 72 پيکسل باشد، در نتيجه عرض آن يک اينچ خواهد بود. اگر شما اين تصوير را در نصف اندازه واقعي آن چاپ کنيد، هنوز هم همان تعداد پيکسل در آن وجود خواهد داشت، اما آن ها در فضايي نصف فضاي اوليه فشرده خواهند شد؛ در نتيجه، هر اينچ شامل 144 پيکسل خواهد بود. يا، اگر شما رزولوشن همين تصوير را به 36 پيکسل در اينچ کاهش دهيد، عرض اين تصوير ناگهان به دو اينچ مي رسد ( همان تعداد پيکسل؛ اما هر پيکسل از نظر سايز، دو برابر پيکسل اصلي خواهند بود).
شما همچنين مي توانيد به شکل ديگري به رزولوشن نگاه کنيد: اگر شما سايز و رزولوشن يک تصوير را بدانيد، مي توانيد ابعاد آن را به دست آوريد. وقتي شما تصويري داريد که ابعاد آن سه اينچ است و در هر اينچ آن، 100 پيکسل وجود دارد، شما مي دانيد که اين تصوير، 300 پيکسل در هر بعد خود دارد. اگر شما آن را با 300 پيکسل در هر اينچ اسکن کنيد، ابعاد آن برابر با 900 پيکسل در هر جهت خواهد شد. کليد کار با رزولوشن، آگاهي از تعداد پيکسل هاي مورد نياز براي هدف خاصي است که مي توانيد با تصوير انجام دهيد.

چگونه رزولوشن، در طي مراحل توليد تغيير مي کند
 

يک عامل بروز تصور غلط در مورد رزولوشن اين است که اغلب، کاربران روي يک مقدار رزولوشن واحد ( مثلاً dpi 300)، کليد کرده و مي پندارند تا انتهاي کار، اين مقدار نبايد تغيير کند. اما اين راه درستي نيست. بايد رزولوشن را در مراحل مختلف توليد در نظر گرفت: رزولوشن در مرحله نمونه برداري (sampling resolution)، رزولوشن سند (effective resolution)، ‏document resolution و در نهايت device resolution. اگر بزرگ تر بهتر بود، کار ما ساخته بود و وقتي بزرگي در رابطه با رزولوشن مطرح مي شود، بزرگ تر لزوماً به معناي بهتر نخواهد بود. هر چه رزولوشن يک تصوير بزرگ تر باشد، باز کردن، ذخيره نمودن يا چاپ کردن آن، مدت زمان بيشتري طول خواهد کشيد.

Sampling resolution ‎‏‏‎‏:
 

اگر شما از يک اسکنر استفاده کنيد، رزولوشن نمونه برداري، ميزان دقت در اسکن تصوير ( بر حسب تعداد نمونه در اينچ يا spi) را تشريح مي نمايد. شما اين عدد را در نرم افزار اسکنر تنظيم مي کنيد. اين واحد اندازه گيري رزولوشن در دوربين ديجيتال ثابت يا ويدئويي معنا ندارد. اگر دوربين شما، تصاويري با ابعاد پيکسلي 2832 x‎‏ ‏4256 پيکسل (12 مگاپيکسل) را بگيرد، يک عکس landscape به عرض 3 مايل، همان فريم 2832 x‎‏ ‏4256 پيکسلي را که يک گل به عرض 3 اينچ استفاده مي کند، در بر خواهد داشت.

Document Resolution ‎‏‏:
 

هنگام ذخيره نمودن يک تصوير در فوتوشاپ، مقدار رزولوشن ذخيره شده در فايل، همان رزولوشن سند نام دارد. تغيير اين مقدار، کيفيت اين تصوير را تغيير نمي دهد مگر اينکه تصوير بطور همزمان با اين تغيير، resample شود. اگر resample نکنيد، يک تصوير2832 x‎‏ ‏4256 پيکسلي، هنوز داراي 2832 x‎‏ ‏4256 پيکسل مي باشد، خواه در ppi 72 يا در ppi 300 تنظيم شود. زيرا تعداد کل پيکسل ها در تصوير تغيير نکرده است. آيا اين بدان معناست که رزولوشن فايل اهميت ندارد؟ تا زماني که شما تصميم به گرفتن خروجي نهايي از کارتان نداريد، خير و در آن نقطه البته، اين موضوع اهميت پيدا مي کند.

Effective resolution‎‏:
 

هنگامي که شما يک سند (document) را در داخل سندي ديگر قرار مي دهيد، و اولي را تغيير اندازه مي دهيد، پيکسل هاي آن ممکن است فشرده تر شده و يا بالعکس بازتر شوند. پس رزولوشن يک تصوير، بعد از تغيير مقياس آن براي پرينت نهايي، effective resolution نام دارد. Document resolution داخل فايل هنوز وجود دارد، اما اندازه جديد، چگالي پيکسل ها را تغيير مي دهد.

Device resolution‎‏:
 

رزولوشن دستگاهي است که خروجي نهايي به آن ارسال مي شود. براي مثال يک مانيتور ممکن است داراي يک رزولوشن ppi 100 باشد و يک platemaker ممکن است داراي رزولوشن ppi 2400 باشد. اين نوع رزولوشن در فايل ذخيره نمي شود و اصلاً ربطي به رزولوشن فايل ندارد.
همه افراد با استفاده از ppi در مورد رزولوشن صحبت نمي کنند. بر اساس موقعيت، شخصيت و مدت زماني که از روز مي گذرد، شما ممکن است به انحاء مختلف در مورد رزولوشن صحبت کنيد، اما همه اين ها، راه هاي مختلف براي صحبت کردن در مورد يک موضوع واحد به شمار مي روند: فايل مورد نظر چه مقدار اطلاعات در بردارد؟ در اين جا به عواملي که در ميزان اطلاعات موجود در يک فايل دخالت دارند، اشاره مي کنيم:

ابعاد:
 

واضح ترين راه براي صحبت کردن در مورد رزولوشن تصاوير، اشاره به ابعاد پيکسلي است که عبارت است از تعداد پيکسل هايي که در هر سمت از شبکه تصوير وجود دارد. اين، چيزي در مورد سايز فيزيکي به شما نمي گويد اما اگر شما متوجه مقدار رزولوشني که براي متدهاي مختلف خروجي نياز داريد باشيد، ابعاد، براي توضيح کوتاهي از مقدار بزرگي تصوير، بر اساس کاري که مي خواهيد با آن انجام دهيد، مفيد و سودمند خواهد بود. ابعاد، به شما مي گويد که چه مقدار اطلاعات در فايل وجود دارد. کاربران حرفه اي فوتوشاپ دوست دارند به زبان "ابعاد" صحبت کنند زيرا آن ها لزوماً اهميتي براي مقدار بزرگ فايل خروجي قائل نيستند.
به عنوان مثال، شما مي توانيد بگوئيد که تصويري که از طري يک دوربين 6 مگاپيکسل capture کرده ايد يک تصوير3076 x ‏2048پيکسل است. اين چه چيزي را بيان مي کند؟ شما بر اساس تجربه خود متوجه شده ايد که سايز فايل شما در يک تصوير bit/ channel‏‏‎‏ - ‎8 ، هجده مگابايت است و در ppi 225، شما مي توانيد يک صفحه به اندازه full-bleed letter-size را چاپ کنيد.

سايز تصوير:
 

يکي ديگر از روش هاي صحبت کردن در مورد رزولوشن تصوير، استناد به ابعاد فيزيکي و رزولوشن است. به عنوان مثال، ممکن است شما بگوئيد که ابعاد يک فايل، معادل‏ 5 ‎x‎ ‏4 اينچ و داراي رزولوشن ppi 225 است. چنين توصيفي براي کسي که page layout را انجام مي دهد معناي بسيار واضح و روشن و مفيدي دارد؛ زيرا آن ها نوعاً براي کيفيت نهايي تصوير چاپ شده، اهميت قائل هستند. هر چند توجه داشته باشيد که شما بايد هم سايز و هم رزولوشن را مشخص کنيد در غير اين صورت شما فقط نيمي از داستان را تعريف کرده ايد.

سايز فايل:
 

سومين راه براي بحث در مورد رزولوشن، اشاره به سايز فايل ذخيره شده بر روي ديسک است. وقتي شما اشاره مي کنيد که سايز يک فايل معادل 900 کيلوبايت و سايز فايل ديگر برابر با 12 مگابايت است به راحتي و به سرعت متوجه مقدار اطلاعاتي که در هر يک از اين فايل ها وجود دارد مي شويد. در واقع، بسياري از افرادي که با تصوير برداري ديجيتال کار مي کنند، فقط در مورد سايز فايل فکر مي کنند. اگر از آن ها سوال کنيد:"رزولوشن فايل چقدر است؟" چنان به شما نگاه مي کنند که گويا احمق هستيد.
وقتي به کار با سايزهاي متعدد و مختلف عادت کرديد، متوجه مي شويد که سايز يک فايل K RGB 900، تقريباً معادل يک تصوير RGB 480x640 است. در ppi 72 ، (رزولوشن صفحه نمايش) بسيار بزرگ است، اما در ‎300 ppi‏ رزولوشن عادي براي يک تصوير چاپ شده با کيفيت بالا، فقط دو اينچ پهنا دارد.

مگاپيکسل:
 

دوربين هاي ديجيتال اغلب با مگاپيکسل درجه بندي مي شوند که نشان دهنده تعداد پيکسل هايي است که از حاصل ضرب تعداد پيکسل هاي ارتفاع تصوير در تعداد پيکسل هاي عرض تصوير بدست مي آيند. براي مثال، اگر يک دوربين، فايل هايي را توليد مي کند که ابعاد پيکسلي آن، 2832 x‎‏ 4256پيکسل است، حاصل ضرب اين دو عدد، 992، 052، 12 پيکسل مي گردد که در نتيجه دوربين مذکور، 12 مگاپيکسلي تلقي مي گردد.

Single-side dimension:
 

کساني که با ضبط کننده هاي تن پيوسته فيلم، نظير موارد استفاده شده براي انتقال ديجيتالي footageهاي ويرايش شده کار مي کنند، معمولاً در مورد رزولوشن فايل با اشاره به ابعاد يک بعد آن ( نوعاً ارتفاع يا عرض تصوير) صحبت مي کنند. به عنوان مثال، ممکن است آن ها در مورد يک فايل ‎4 K ‏صحبت کنند که به اين معنا است که تصوير بايد دقيقاً داراي 4096 پيکسل باشد.
K معمولاً به معناي سايز فايل (kilobytes) است. هر چند در اين مورد خاص، اين سايز برابر 1024 پيکسل است.
ارتفاع تصوير در اين مورد، تقريباً کم اهميت تر است اگر چه در صورتيکه شما imaging بر روي فيلم را انجام دهيد معمولاً چنين فرض مي شود که شما از بعد ديگر تصوير نيز آگاه هستيد زيرا اين بعد توسط aspect ratio فيلمي که استفاده مي کنيد ديکته مي شود. ضبط کننده هاي فيلم با کيفيت بالا معمولاً با ابعاد inch chromes 4x5 ضبط مي کنند، بنابراين اگر شما بخواهيد ناحيه تصوير را پر کنيد، معمولاً فرض مي شود که سمت کوتاه تصوير 8 کيلويي شما در برگيرنده حدود 6550 پيکسل خواهد بود.

Res:
 

يک روش ديگر براي بحث در مورد رزولوشن استفاده از واژه res است. Res عبارت است از تعداد پيکسل هاي موجود در هر ميليمتر که در کشورهاي اروپايي که از مقياس متريک استفاده مي کنند، کاربرد بيشتري در مقايسه با ايالات متحده آمريکا دارد. مردم معمولاً وقتي در مورد رزولوشن capture بر روي اسکنرهاي drum حرف مي زنند از واژه res استفاده مي کنند و آن را به کار مي برند. به عنوان مثال، يک فايل در res 21، در sample points 12 (پيکسل) در هر ميليمتر اسکن مي شود که معادل sample points 120 در هر سانتيمتر يا sample points 304.8 در هر اينچ است.
شايد شما فکر کنيد مي توانيد با کاهش رزولوشن تصوير به ppi 150 در زمان صرفه جويي کنيد. اما اگر مشتري شما به دليل pixelate شدن تصوير تمايلي به اين کار نداشته باشد، وقتي شما مجبور باشيد کار را از نو شروع کنيد، هيچ صرفه جويي در کار نخواهد بود و بر عکس، شما زمان بيشتري را از دست خواهيد داد. بنابراين اگر بزرگ تر بهتر نيست، و فايلي که بسيار کوچک باشد نيز بدتر است، چقدر کافي است؟ به چه مقدار اطلاعات بر روي يک فايل نياز داريد؟ اولين نکته، image mode است: نيازمندي هاي يک line art تفاوت عمده و زيادي با grayscale يا تصوير رنگي دارد.

Line Art ‎‏‏‏‏
 

براي تصاوير bilevel (حالت bitmap، ‏1 بيتي سياه و سفيد)، هرگز به رزولوشن بيشتر از رزولوشن چاپگري که از آن استفاده مي کنيد، نيست. اين يکي از موقعيت هايي است که پيکسل هاي موجود در هر اينچ از تصوير برابر dot per inch چاپگر است. اگر شما از يک چاپگر ليزري دسک تاپ dpi-600 استفاده مي کنيد، دليلي وجود ندارد که در تصوير خود بيش از 600 پيکسل در اينچ داشته باشيد. چاپگر فقط مي تواند با 600 پيکسل در اينچ عمل چاپ را انجام دهد، بنابراين پيکسل هاي اضافي چاپ نخواهند شد و از دست خواهند رفت. هر چند، وقتي شما تصوير را با استفاده از يک ‎dpi platsetter‎چاپ مي کنيد، dpi 600 باعث مي شود تا تصوير مورد نظر دندانه دار و ناهموار به نظر برسد.
اگر شما line art را چاپ مي کنيد، رزولوشن حداقل ppi 800 (ترجيحاً ppi 1000) را در نظر بگيريد. رزولوشن هاي پائين تر اغلب خطوط شکسته شده و ناهمواري ها را نشان مي دهند.

Grayscale و Color Halftones
 

در اين جا فرمول ساده اي براي رزولوشن مناسب براي چاپ grayscale و تصاوير رنگي براي halftoning ابزاري مثل چاپگرهاي ليزري و platsetterها وجود دارد: رزولوشن تصوير نبايد بيشتر از دو برابر فرکانس صفحه نمايش باشد. به عنوان مثال، اگر يک تصوير halftone را با 133 خط در هر اينچ (lpi) چاپ مي کنيد، رزولوشن تصوير نبايد بيشتر از ppi 266 باشد. هر رزولوشني بيشتر از اين، تقريباً اطلاعات از دست رفته خواهد بود.

الزامات و نيازمندي هاي مربوط به کيفيت
 

تنها روش قابل اطميناني که ما براي پاسخ به سوال "چه کيفيتي يا اندازه اي به اندازه کافي مفيد است" پيدا کرده ايم اين است که آيا فردي که براي کار انجام شده به شما پول پرداخت مي کند راضي است يا خير؟ هيچ شاخص معين و قطعي براي کيفيت وجود ندارد و مشتريان انتظارات بسيار گوناگون و گسترده اي دارند.

پرينترهاي دسک تاپ
 

چاپگرهاي ليزري و جوهرافشان، از Halftoning استفاده نمي کنند. در عوض، آن ها از يک تکنيک کاملاً متفاوت براي طرح بندي نقاط يا dotها استفاده مي کنند که اين تکنيک، error diffusion نام دارد. يک اشتباه رايج در نظر گرفتن رزولوشن dot per inch براي چاپگر و ارسال يک فايل به چاپگر با همان رزولوشن dot per inch است.
شما نبايد به يک چاپگر inkjet، فايلي با رزولوشن dpi 2880 x 1440، يا يک فايل ppi 1440 يا حتي يک فايل ppi 720 ارسال کنيد. اگر اين کار را بکنيد، به شکلي ناخواسته يک فايل بسيار بزرگ ايجاد مي کنيد و چاپگر را با داده هاي زياد زمين گير مي کنند.
تئوري هاي مختلفي در مورد بهترين رزولوشن براي چاپ Inkjet وجود دارد که بعضي از آن ها به واقعيت نزديک تر هستند. ما از بيان اين تئوري هاي صرفنظر مي کنيم و فقط به شما مي گوئيم که بهترين نتايج با استفاده از رزولوشن هاي بين ppi 180 براي چاپ هاي بسيار بزرگ و ppi 480 براي کارهاي چاپي کوچک به دست مي آيد. اغلب اوقات ما با رزولوشن بين 240 تا ppi 360 چاپ مي کنيم که اين امر به سايز کار چاپي و رزولوشن تصوير بستگي دارد.
اگر شما از ابزار چاپ continuous-tone نظير ضبط کننده هاي فيلم يا چاپ گرهاي dye-sublimation استفاده مي کنيد، تمام آن محاسبات را فراموش کنيد. شما به سادگي مي خواهيد رزولوشن فايل شما با رزولوشن ابزار خروجي مطابقت و سازگاري داشته باشد. اگر شما با استفاده از يک چاپگر dpi-300 due-sub کارهاي چاپي خود را انجام مي دهيد، رزولوشن 300 ppi ( در حدود 18 مگابايت براي يک صفحه letter-size) براي شما مناسب است. اگر کارهاي چاپي را بر روي يک چاپگر k film recorder 8 به انجام مي رسانيد، واقعاً مي توانيد 8096 پيکسل را بر روي سمت کوتاه تصوير يا تقريباً يک اسکن 240 مگابايتي را چاپ کنيد.
چند رسانه اي يکي ديگر از اشکال خروجي continuous-tone است، اما در جايي که شما معمولاً به رزولوشن بسيار بالا براي film recorder نياز داريد، پروژه هاي چند رسانه اي on-screen به رزولوشن کمتري نياز دارند. معمولاً در مورد رزولوشن تصاويري که بر روي صفحه نمايش مورد استفاده قرار مي گيرند يک تفکر نادرست و غلط وجود دارد. چيزي که اهميت دارد، ابعاد پيکسل است.
وقتي مردم در مورد رزولوشن مانيتور صحبت مي کنند، اغلب اوقات به تعداد پيکسل هاي روي صفحه نمايش اشاره مي کنند- مثلاً 800 x ‏600يا‏1200 1600x و غيره.
ما تقريباً هرگز يک تصوير را با رزولوشن صفحه نمايش اسکن نمي کنيم. ما دوست داريم با يک رزولوشن بالاتر اسکن کنيم. در نتيجه مي توانيم سايز تصوير را تغيير دهيم يا آن را ببريم تا به اندازه صحيح آن دست پيدا کنيم و سپس آن را downsample کنيم.

Resampling
 

يکي از مهم ترين مسائلي که در کار با تصاوير وجود دارد و متاسفانه، يکي از مسائلي است که به نظر مي رسد تعداد کمي از مردم درک درستي از آن داشته باشند) اين است که رزولوشن چگونه مي تواند سايز تصوير شما را تغيير دهد.
دو روش وجود دارد که شما مي توانيد با استفاده از آن ها رزولوشن را تغيير دهيد: Scaling و resampling Scaling ( تغيير مقياس و اندازه)، ابعاد پيکسلي را تغيير نمي دهد، بلکه فقط رزولوشن را کم مي کند. از سوي ديگر، Resampling، ابعاد پيکسلي را تغيير مي دهد. اگر شما يک تصوير 2‏2x اينچ dpi 300 داشته باشيد و سايز آن را در InDesign به 1 اينچ تغيير دهيد، شما آن را scale کرده ايد: پيکسل ها کوچکتر مي شوند و رزولوشن بيشتر مي شود ( به ppi 600 مي رسد).
در فوتوشاپ، شما مي توانيد گزينه scale يا resample را انتخاب کنيد. اگر شما بدون تغيير رزولوشن، آن تصوير را scale کنيد، فوتوشاپ مجبور است تعداد زيادي از پيکسل ها را به دور افکند که به اين کار، downsampling مي گويند. اگر شما با upsampling کردن، سايز تصوير را دو برابر کنيد و آن را به 4 اينچ برسانيد، برنامه مجبور است از طريق interpolating بين ساير پيکسل هاي موجود در تصوير، پيکسل هاي بيشتري به آن اضافه کند.
منبع: بزرگراه رايانه، شماره ي 137 .